زود قضاوت کردن
یه روز یه خانوم سفید پوست اروپایی در یک رستوران نشسته که گارسون واسش غذا میاره وقتی گارسون غذا رو میاره هواسش رو گوشیشه و توجه نمیکنه بعد که گارسون رفت میبینه که قاشق و چنگال یادشون رفته واسه همین بلند میشه میره و یک قاش و چنگال میاره وقتی بر میگرده میبینه یه مرد سیاه پوست آفریقایی رو میزش نشسته و مشغول غذا خوردنه پیش خودش فکر میکنه که این مرد حتما فقیر و پولی واسه غذا نداره و خیلی گشنشه یا شایدم با فرهنگ ما آشنا نیست و دلش واسش میسوزه و با لبخند میره پیشش و شروع میکنه به غذا خوردن مرد سیاهپوستم پا به پاش غذا میخوره بعد اینکه غذاش تموم میشه برمیگرده میبینه که کیفش رو یه میز دیگه اس و اشتباهی رو میز مرد سیاهپوست نشسته مرد سیاهپوستم تو این مدت پیش خودش میگفت این سفید پوستا چقد خنگن.
نتیجه اخلاقی اینکه نباید قبل اینکه بدونیم داستان چیه قضاوت نکنیم و خودمون رو بهتر و بالاتر و عاقل تر از بقیه ندونیم که شاید به این مشکل دچار بشیم که مردم مارو خنگ بدونن امیدوارم استفاده کرده باشید با تشکر مدیریت وبلاگ
+ نوشته شده در سه شنبه هجدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 19:24 توسط اسامه شمس
|
سلام