معرفت ایرانی ها

در لوس آنجلس آمریکا ، آرایشگری زندگی می‌کرد که سالها بچه‌ دار نمی‌شد . او نذر کرد که اگر بچه‌دار شود ، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند . بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد !

روز اول یک شیرینی فروش ایتالیائی وارد مغازه شد. پس ازپایان کار ، هنگامیکه قناد خواست پول بدهد ، آرایشگر ماجرا را به او گفت . فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود .

روز دوم یک گل فروش هلندی به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند ، آرایشگر ماجرا را به او گفت . فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش راباز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود .

روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد . در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد . حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند ، با چه منظره‌ ای روبرو شد ؟

فکرکنید .

.
.
.
چهل تا ایرانی ، همه سوار بر آخرین مدل ماشین ، دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر
می‌ زدند که پس این مردک چرا مغازه‌اش را باز نمی‌ کن!!


....

مــرد زندانــی می خنــدیــد.. .

شایــد بـه زندانـی بــودن خـویـش شـایـد هـم بـه آزاد بــودن مـا...
راسـتـی زنـدان کـدام سـوی میـلـه هـاســت؟؟

حکم اعدام بود....

اعدامی لحظه ای مکث کرد و بوسه ای بر طناب دار زد.

دادستان گفت:

صبر کنید آقای زندانی این چه کاریست؟؟؟

زندانی خنده ای کرد و گفت:

سلامتی  طناب که نمیزاره زمین بیفتم

ولی آدم ها؟؟؟؟ بد جور زمینم زدند.

روز امتحان

خدا می داند ، ولی آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، دیگر نه می شود تقلب کرد و نه می شود سر کسی را کلاه گذاشت

آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از جلسه امتحان هم کوچکتر بود       …

آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود ، سوالی که بیش از یک بار نمی توان به آن پاسخ داد

خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، روی تخته سیاه قیامت اسم ما را جز خوبها نوشته باشند

خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح ، آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات یادمان رفته باشد

خدا کند که دفتر زندگیمان را جلد کرده باشیم و بدانیم دنیا چرک نویسی بیش نیست.

سهامدارعشق

مادر،امروزروزتشكيل مجمع عمومي شركت سهامي ايثاراست.روزگزارش تمامي حسابرسان وبازرسان قانوني قلبم كه وانمود مي كنند قادربه تشريح عملكرد(خلاصه سودوزيان ) بي خوابي هايت هستند.

چگونه مي توان حرفي ازبيلان (ترازنامه)عشقت نزد،وقتي تمام داراييهايم درنگاهت خلاصه ميشودوتمام سرمايه ام درقلبت.

نه...نه اين ترازنامه بيانگرهيچ دين وبدهي نخواهدبود،چگونه مي توان توراطلبكارتلقي كرد وقتي لحظه به لحظه وجودم گواه شيره جان توست .آري تومالك مني .

چگونه مي توان ازياد برد وقتي كه تمام  سرفصل هاي دفتركل قلبم تك تك سرفصلهايش بوي محبت تورا مي دهد

وتمام فعاليتهاي عشق مندرج دردفترروزنامه به ترتيب رويدادبيانگرنگراني وبي خوابيهايت درشب بيماريم هستند.

ايثارتوآنقدرواضح است كه براي صحت آن نيازي به يافتن اين رويداد منحصربه فرد دردفترمعين قلبم نيست.

مانده بانك قلبت،نقدترين حساب  فعال عالم است ،نميتوان ثبتي را يافت كه بيانگر نكول و واخواست سفته هاي نگاهم وبرگشت چكهاي انتظارباشد.

مادربين من وتوهيچ مغايرتي وجود نخواهد داشت.هرگزاشتباهات فرزند،نامه هاي بين راهي اقلامي نيستند كه تو را به ياد مغايرتها اندازد.

اي بزرگترين سهامدارعشق!

روزي كه متوجه شدم،كه علاوه برسهام بانام ،تمام سهام بي نام شركت سهامي مهررا نيزخريده اي نمي داني با ديدن هرسهم لبخندت،چگونه ديدگانم ،ااشك شوق هديه ميدادند.

ادامه نوشته

حسابداري محيط زيست

 

حسابداري محيط زيست

 

در عصر حاضر باتوجه به وجود برخي از محدوديتهاي زيست محيطي به ويژه در تجــارت جهـاني و تنگ شدن عرصه رقابت، به ناچار بعضي شرکتهاي انتفاعي از يک سو براي رفع اين محدوديتها و دستيابي به درآمد بيشتر و يا کسب محبوبيت تجاري، مجبور به تحمل هزينه هاي زيست محيطي بوده و ازسوي ديگر براي ارزيابي مثبت عملکرد خاص حفاظت ازمحيط زيست، ناچار به کاهش هزينه هاي مزبور هستند. براي مديريت بر هزينه هاي زيست محيطي اولين نياز لزوم شناسايي آنها است و همين طور هزينه يابي محيطي فعاليتي است که مي تواند موجب افزايش ارزش شرکت گردد.

 

 

 

استاندارد بين المللي ايزو سري 14000 يک سيستم کنترل مديريتي است که عملکرد زيست محيطي شرکت را به گونه اي تعريف مي کند که نيازمنديهاي اين استاندارد را پوشش دهد و درمجموع براي اين هدف است که شرکت بتواند فرايندها، ارتباطات و فعاليتهاي خود را بدون ضرر به محيط زيست به انجام برساند. برخي شرکتهاي تجاري ايراني ازجمله شرکتهاي فعال در بورس اوراق بهادار تهران، به ايجاد سيستم مديريت زيست محيطي اقدام کرده و اگرچه در اين راستا هزينه هاي واقعي به شرکت تحميـل مـي شود، ليکن در مقابل هزينه ها، منافع و ارزش افزوده اي را به دنبال خواهد داشت. موضوع حسابداري فعاليتهاي زيست محيطي در قالب يک فعاليت مستقل قابل ارزيابي است و از يک طرف بنابه دليل پيروي از يک الگوي بهبود مستمر در فرايند اجراي مميزي زيست محيطي، بازخورد لازم سيستم اطلاعاتي حسابداري، تکميل کننده مميزي مزبور بوده، امکان ارزيابي عملکرد مديران را در راستاي بهبود مستمــر عملــي مي سازد. ازطرف ديگر، گزارشگري مالي برون سازماني، درخصوص عملکرد زيست محيطي، مي تواند هزينه و منفعت برنامه هاي زيست محيطي و اهــداف مــديــريت را براي استفاده کنندگان خارجي فراهم سازد و اگرچه برخي از منافع ناشي از تحمل هزينه هاي زيست محيطــي صرفاً کيفي است و قابل اندازه گيري عيني نيست، ليکن با افشاي مناسب در گزارشگري مالي مي توان ديدگاه مثبتي در ميان سهامداران و بازار سرمايه ايجاد کرد و به تبع آن ازطريق افزايش (PRICE/EARNING PERSHARE)P/E و نهايتاً افزايش ارزش روز سهام، موجب افزايش ثروت سهامداران گرديد.

 

باتوجه به مشکل عدم وجود اطلاعات حسابداري با صحت و دقت بيشتر در شرکتهايي که در کنار فعاليت اصلي خود، فعاليتهــاي زيست محيطــي را هم مديريت مي کننــد، ضــرورت وجود يک سيستم هزينه يابي مناسب احساس مي شود.

 

درحال حاضر نگرش تازه اي نسبت به آثار زيست محيطي ناشي از فعاليت صنعتي موسسات انتفاعي بروز کرده است که اين موضوع نگاه موسسات انتفاعي را از طراحي محصول و فرايندها تا خدمات پس از فروش دچار تغييرات عمده اي کرده است. اين درحالي است که ارزش واقعي منابع طبيعي ازجمله هوا، زمين، آب و غيرو که براي توليد محصولات مختلف صرف مي شود، در بهاي تمام شده محصولات توليدي به درستي منعکس نمي شود و صنايع سبز علي رغم تحمل هزينه هاي محيطي داخلي نسبت به صنايع غيرسبز مشابه، محصولاتي با کاربرد يکسان توليد مي کنند. از اين رو مديريت نه تنها درخصوص کارآيي و اثربخشي فعاليت موسسه تحت سرپرستي خود مسئول است بلکه در مقابل هر آنچه که در قبال فعاليت انتفاعي، درمورد مشکلات محيطي بروز مي کند، نيز مسئول است. يک واحد انتفاعي درکنار مسئوليتهاي اقتصادي ناچار است مسئوليت محيطي و يا اجتماعي را نيز بپذيرد.

 

 

 

حسابداري زيست محيطي

 

حسابداري محيط زيست کاربردهاي متفاوتي دارد که ازجمله مي توان حسابداري درآمد ملي، حسابداري مالي و يا حسابداري مديريت را نام برد، درحالي که حسابداري درآمد ملي از ديدگاه يک مقياس اقتصاد ملي به منابع و مصارف طبيعي نگاه مي کند ليکن حسابداري مالي از نگاه استفاده کنندگان گزارشهاي مالي به جهت تصميم گيري و ارائه مسئوليتهاي عمومي موضوع را بررسي مي کند و بالاخره حسابداري مديريت به عنوان يک سيستم اطلاعاتي با هدف پشتيباني تصميمات مديريتي به موضوع نگاه مي کند.

 

به جهت حساسيت موضوع زيست محيطي چه به عنوان يک الزام برون سازماني و يا درون سازماني، حسابداري زيست محيطي با قصد هزينــه يابي فعاليتهاي زيست محيطي پيوند مي يابد و موضوع هزينه به جهت واقعي بودن آن و تاثيري که برعملکرد اقتصادي بنگاه انتفــاعي مي گذارد بسيار حائزاهميت است. آثار هزينه هاي زيست محيطي در فعاليت اقتصادي زماني قابل توجيه خواهدبود که نکات مثبتي در عملکرد آتي بنگاه انتفاعي به همراه داشته باشد.

 

 

 

هزينه يابي زيست محيطي

 

حسابداري مديريت به عنوان يک سيستم پشتيباني تصميم در برخورد با هزينه هاي واقعي متحمله توسط بنگاه تجاري به ناچار هزينه هاي زيست محيطي را از ساير هزينه ها تفکيک کرده و با نگاهي متفاوت به ارائه اطلاعات مالي در اين خصوص مي پردازد. مديريت بر هزينه از يک سو با عوامل خارجي و از سوي ديگر با عوامل داخلي بنگاه اقتصادي درگير است. اگر عامل خارجي را رضايتمندي مشتري تلقي کرده، آنگاه کاهش هزينه ازطريق شناسايي عوامل آن با هدف حذف فعاليتهاي بدون ارزش افزوده مواجه است و طيف آن عوامل از طراحي محصول تا خدمات پس از فروش را شامل مي گردد. درحالي که عامل خارجي، رضايتمندي زيست محيطي باشد، آنگاه کاهش هزينه از طريق شناسايي عوامل آن با هدف حذف فعاليتهاي بدون ارزش اقتصادي مشکل خواهدشد. به عبارتي هزينه هاي زيست محيطي گاهي فاقد ارزش افزوده قابل تقويم بوده و بنگاه اقتصادي بنابه اين محدوديت تمايلي به حذف فعاليتهاي مخرب زيست محيطي نــدارد،ليکـن کنترل و کاهش هزينه اين گونه فعاليتها را برنامه ريزي مي کند و اين به آن معنــا است کــه مديريت بر هزينه زيست محيطي با هدف رضايت محيطي عملي است و براي انجام آن ناگزير به تفکيک هزينه و انتخاب شاخصهاي مناسب است.

 

 

 

 

گزارشگري زيست محيطي

 

از آنجايي که حسابداري زيست محيطي گزارشگري زيست محيطي را نيز دربردارد و عملکرد زيست محيطي از ديد استفاده کنندگان گزارشهاي مالي حائزاهميت است، ليکن اهداف گزارشگري عملکرد اقتصادي با اهداف گزارشگري زيست محيطي کاملاً انطباق نداشته، لذا به جهت محدوديت موجود در علائق استفاده کنندگان، نياز به الزامات گزارشگري ويژه احساس مي گردد.

 

از آن جهت که بنگاههاي انتفاعي مخارجي را تحت مــوضــوع زيست محيطي متحمل مي شوند، لذا ارائه يک تصوير از عملکرد زيست محيطي که حاوي منافع حاصل از تحمل هزينه هاي مزبور باشد، باتوجه به ساختار موجود حسابداري، دشوار است، به اين جهت بسياري ازبنگاههاي انتفاعي هزينه فعاليتهاي زيست محيطي را بدون مقابله با منافع آن، تنها به عنوان اقلام هزينه اي منظور کرده و در گزارشگري مالي به گونه اي موثر آنها را افشاء نمي کنند.

 

افشاي هزينه هاي زيست محيطي در راستاي حفظ ثروت سهامداران موجبات افزايش ارزش بنگاه انتفاعي را فراهم مي سازد. و اگرچه منافع اينگونه هزينه ها قابل تقويم به ريال نيست، ولي درعين حال ايجاد تمايز در بنگاه انتفاعي به عنوان يک صنعت سبز را موجب مي گردد و علي رغم وجود مزيتها در حفظ بــازار رقابتي در ميان صنايع مشابه غيرسبز، از طـــريق ايجاد محبوبيت اجتماعي، آثار مفيد و مـــوثري بر قيمت سهام اينگونه بنگاهها در بازار بــورس اوراق بهادار خواهد داشت، لذا گزارشگري زيست محيطي با نگــاه دقيق تري بايد موردتوجه مديران واحدهاي اقتصادي باشد، به ويـــژه واحدهايي که در زمينه زيست محيطي متحمــل مخارج زيادي مي گردند.

اقتصاد و حسابداری

اقتصاد و حسابداری

نویسنده : کرجالیان، محمد علی - مجله حسابدار شماره ۱۲۴

تبیین مبانی تئوریک در ارتباط با علوم‏ و فنونی که دارای کاربرد سریع در اقتصاد کشور می‏باشند از لوازم و ابزار ضروری و انکارناپذیری است که می‏تواند به عنوان‏ تکیه‏گاه مهمی برای آن تلقی شود.شاید امروز در کشور ایران با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر آن،وحدت و پردازش تنگاتنگ دو مجموعه پیشگفته‏ دارای بیشترین اهمیت و توجه است.اگر مقایسه‏ای کنیم بین دو پدیده اقتصاد و حسابداری در یک جامعه بویژه جوامع در حال رشدی چون کشور ما،در مقام این‏ قیاس به نتایج دست خواهیم یافت که‏ تجزیه و تحلیل آن می‏تواند کمک شایانی به‏ هدفهای مقاله مذکور کند.بدیهی است که‏ نخست باید موضوع اساسی در مجموعه‏ عملی اقتصاد و حسابداری را بشناسیم‏ سپس به تحلیل ارتباطات بین آنها بپردازیم. دانشمندان علم اقتصاد اعتقاد دارند که تطابق‏ احتیاجات با منابع،موضوع اصلی علم‏ اقتصاد است.طبیعی است که با منابع‏ محدود از یکطرف و احتیاجات نامحدود از طرف دیگر باید به نحوی رابطه برقرار کرد که‏ در نتیجه بین این دو تعادل به وجود آید. بنابراین ساخت بنگاهها،شرکتها و هر موسسه دیگری که می‏توان نام تشکیلات به‏ آن داد که به تولید کالا یا خدمت می‏پردازد از این قاعده مستثنی نیست.به سخن دیگر می‏توان گفت که کشف و ایجاد تشکیلات و واحدهای تجاری یک فعالیت اقتصادی‏ است که در واقع آن فعالیت اقتصادی کشف‏ شده را اصطلاحا خلق فعالیتهای اقتصادی‏ می‏نامند؛یعنی احداث یک کارخانه یا یک‏ بیمارستان یک خلق اقتصادی است که به‏ تبع آن یک شخص حقیقی و یا حقوقی با ایجاد آنها مبادرت به فعالیت اقتصادی‏ می‏کند.باید توجه داشت که به هدفهای‏ مختلفی از طریق ایجاد و خلق فعالیتهای‏ اقتصادی می‏توان دست یافت،اما به‏طور مشروط،و آن شرط عبارت است از اینکه به‏ موازات ارزش اقتصادی کشف شده آنچه که‏ می‏تواند ارزش دیگری تلقی شود یعنی‏ تعبیه راههای اساسی برای انتظام و انضباط فعالیتهای اقتصادی کشف و خلق شده،را نیز در نظر داشت تا بتوان با این ابزار به‏طور کلی هدفهای مختلف اقتصادی را کسب کرد. بهترین عاملی که معرف ابزار مزبور می‏باشد استفاده از قواعد و اصول مدرن و علمی‏ رشته حسابداری و علوم مالی است که در واقع مظهر نظم و عامل انضباط اقتصادی‏ است.به بیان دیگر می‏توان گفت که به‏ موازات کشف فعالیتهای اقتصادی و همزمان با آن باید به نظم فعالیتهای‏ اقتصادی توجه و تاکید کرد تا شرکت یا واحد تجاری بتواند به هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت خود دست یابد. بنابراین می‏توانیم چنین تحلیل کنیم که‏ اقتصاد مساوی است با حسابداری یا بعبارتی خلق مساوی است با نظم که اخلال‏ و بی‏توجهی در هر یک از این دو مفهوم و مبنا می‏تواند عدم تعادل از یک طرف و تضاد در هدفها را از طرف دیگر برای آن‏ مجموعه تجاری یا خدماتی به ارمغان‏ بیاورد.با اندکی تأمل در پاره‏ای از مشکلات‏ واحدهای اقتصادی می‏توان دریافت که‏ نقطه تعادل برای شرکتها و موسسات جهت‏ رسیدن به هدفها این است که از هر دو پدیده‏ اقتصاد و حسابداری به‏طور یکسان‏ بهره‏برداری شود و غفلت از هر یک و پرداختن یکجانبه به آنها می‏تواند اخلال و بی‏نظمی در تشکیلات را بنا نهد و سرانجام‏ واحدهای مختلف را از دسترسی به هدفها، دور و یا منحرف سازد.در میان بخشهای‏ مختلف اقتصاد،ضرورت استفاده از قواعد اقتصادی و حسابداری در موسسات و شرکتهای دولتی که بیش از نیمی از سرمایه‏ ثابت آن متعلق به دوست می‏باشد بیشتر مطمح نظر است.در شرکتهای بخش دولتی‏ که در واقع به نحوی از انحاء از بودجه کل‏ کشور منتفع می‏باشند پیگیری بحث فوق از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است.ضروری‏ نقطه تعادل برای شرکتها و موسسات جهت رسیدن به‏ هدفها این است که از دو پدیده اقتصاد و حسابداری به‏طور یکسان‏ بهره‏برداری شود.

است که موسسات دولتی در پرداختن به‏ عامل نظم و انتظام در فعالیتهای اقتصادی‏ که در واقع با کاربرد مفاهیم و مفروضات و اصول حسابداری دولتی همراه است‏ بیشترین توجه را داشته باشند و از هیچ‏گونه‏ کوششی دریغ ننمایند.با توجه به آمار و اطلاعات جمع‏آوری شده از شرکتهای فعال‏ بخش دولتی می‏توان گفت که اکثر قریب به‏ اتفاق آنها از تعبیه یک واحد مالی و حسابداری منسجم که مبتنی بر قوانین و اصول علمی حسابداری دولتی باشد محرومند و آنچه که در قالب اتفاقات و رویدادهای ناگوار اقتصادی و تبانیها و سوء استفاده‏های مالی در این چند سال اخیر در اقتصاد کشور مطرح گردیده ناشی از بی‏توجهی به مفاهیم مذکور و عدم تعبیه و طراحی واحدهای مالی و حسابداری مقتدر و منظم در شرکتهای فعال بخش دولتی‏ است.عدم پیگیری و کاوش مفاهیم و اصول مدون موجب شده است تاکنون‏ زیانها و ضررهای سنگینی بر پیکر اقتصاد کشور و همچنین موسسات استفاده‏کننده از بودجه کل کشور وارد شود که باید مسئولان‏ و دست‏اندرکاران امور دولتی بتوانند با ایجاد و تداوم راهکارهای صحیح مالی از حیف و میل اموال،امکانات و توانمندیهای دولتی به‏طور جدی جلوگیری‏ نمایند.آنچه که همت نویسنده مقاله را جهت بیان صریح منظور معطوف می‏دارد، یادآوری نکته‏ها و مطالبی است که در عصر حاضر به لحاظ پیشرفتهای جدی بشر مبتنی‏ بر گزینشهای همزمان با عصر و وضع مورد نظر،می‏باشد.بنابراین لازم و ضروری است‏ که توجه همه اندیشمندان و دولتمردان را به‏ نکاتی جلب نماییم که در صورت غفلت از آنها چیزی جز تکیه بر گذشته و اصرار بر تکرار مشکلات مرموز اقتصادی نصیب‏ نخواهد شد.به بیان دیگر توجه به مفاهیم‏ زیر بر کیفیت کارها و وظایف بیش از پیش‏ افزایش می‏دهد.

با استفاده از پول،وقت،فکر اقتصادی و علوم،تکنیکهای اقتصاد موسسه‏ یا واحدهای تجاری طراحی می‏شوند که‏ این عمل در اصطلاح کشف و یا خلق نامیده‏ می‏شود؛

با استفاده از مفروضات و اصول در نظر گرفته شده در علوم مالی و حسابداری‏ باید فعالیتهای کشف شده اقتصادی را نظم‏ بخشید؛

اساس و شالوده تفکر مورد نظر موکول به نظر فلسفی است و منظور آن‏ است که خلق حتما باید با نظم همراه باشد تا هدفها به دست آیند؛

با بهره‏گیری از تفکر فلسفی می‏توان‏ با بهره‏گیری از تفکر فلسفی می‏توان‏ گفت که اقتصاد خلق است و حسابداری‏ نظم.

منابع:

1-اقتصاد کلان و کاربردهای آن،نویسنده احمد اخوی

2-نشریات سازمان حسابرسی

3-سخنرانی مرتضی امین(مدیر عامل‏ شرکت قطعات جلوبندی ایران خودرو)

فقط دردش کم باشه!

رامبد کیف مدرسه را با عجله گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت .
همه خستگی روزش را بر سر قلک بیچاره خالی کرد . پولهای خرد را که هنوز با تکه های قلک قاطی بود در جیبش ریخت و با سرعت از خانه خارج شد .
وارد مغازه شد . با ذوق گفت : ببخشید آقا ! یه کمربند می خواستم . آخه ، آخه فردا تولد پدرم هست ... .

مغازه دار میگه : به به . مبارک باشه . چه جوری باشه ؟ چرم یا معمولی ، مشکی یا قهوه ای ، ...
پسرک چند لحظه به فکر فرو رفت .
- فرقی نداره . فقط ... ، فقط دردش کم باشه !

«حسابداری فریبنده» به زبان اسپانیایی یعنی چه؟

«حسابداری فریبنده» به زبان اسپانیایی یعنی چه؟

این نوشته به بررسی نقض قوانین حسابداری توسط بانک های اسپانیایی می پردازد. این بانک ها با استفاده از تکنیکی به نام «تامین ذخیره پویا» و با حمایت کامل اتحادیه اروپایی قوانین حسابداری را زیر پا گذاشتند.

مناظره حاضر میان چارلی مک کریوی، مقام ارشد اتحادیه اروپایی در امور خدمات مالی و رابرت گلابرت یکی از امنای هیات حسابداری است. گلابر مدیر اجرایی سابق انجمن بین المللی معامله گران اوراق بهادار است و در دانشکده دولتی کندی هاروارد تدریس می کند.

مک کریوی که زمانی مدیر قوانین بانکی و بازار اتحادیه اروپایی بود، گفت که می دانست بانک های اسپانیایی استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی را نقض می کردند و اینکه این امر چیز خوبی بود.

گلابر: شاید من حرف های مک کریوی را بد برداشت کردم. فکر کردم او می گوید که دلیل موفقیت بانک های اسپانیایی نسبت به بقیه در هدایت بحران مالی این بود که او به آنها اجازه داده است تا استانداردهای حسابداری را نقض کند. درست بود؟

مک کریوی: من چنین اجازه ای ندادم، آنها دادند. اما منطقا...

گلابر:خوب شما این مساله را پیگیری نکردید.

مک کریوی: ما به موقعیتی نرسیده بودیم که بتوانیم مقابل آنها بایستیم، اما منطقا، باید همان کار را می کردم.

گلابر: خوب... من فقط... من اعتقاد دارم بانک های آمریکایی نتوانستند بحران اقتصادی را به خوبی کنترل کنند، نظر شخصی من این است که اگر به آنها اجازه می دادیم قوانین را نقض کنند باز هم موفق نمی شدند... تنظیم کننده های ما به آنها اجازه دادند تا اصول حسابداری را زیر پا بگذارند. من فکر نمی کنم که این موضوع درست باشد و مدارکی هم در دست نیست.

در واقع، بازارها هنگامی که اطمینان در ارقامی که موسسات و کسب و کارها منتشر می کنند وجود داشته باشد بسیار خوب کار می کنند، اما جایی که اطمینانی به این آمار و ارقام وجود ندارد بازار هم وضعیت خوبی ندارد. و شما نمی توانید بازار را فریب دهید. پس من باور نمی کنم، هرچیزی که بحران بانک ها را به عدم جلوگیری شمااز نقض قوانین حسابداری نسبت داد.

مک کریوی: آنها استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی و قوانین ما را از اول ژانویه ۲۰۰۵ اجرا نکردند. تنظیم کننده اسپانیایی این کار را انجام نداد و جان سالم به در برد بانک های او بهتر از هر کس دیگری تاکنون از بحران جان به در برده اند.

گلابر: من نمی خواهم از شما به خاطر کردن یا نکردن کاری انتقاد کنم، اما فکر نمی کنم که این بانک به این دلیل دچار بحران نشد، بلکه قوانین حسابداری را زیر پا گذاشتند.

مک کریوی: منظور من این است که قوانین اجازه «تامین ذخیره پویا» را نمی دهد، اما تنظیم کننده بانکی اسپانیا تاکید دارد که آنها تامین ذخیره پویا دارند. و آنها این کار را هم کردند، اما من شدیدا باور دارم که باید در مقابل آنها ایستاد.

گلابر: اما چارلی...

همان طور که اکنون می دانیم، نقض قوانین حسابداری برای بانک های اسپانیایی در نهایت کارآیی نداشت، گرچه به آنها کمک کرد تا برای مدتی شکست خود را زیر نقاب پنهان کنند.

اسپانیا به دنبال کمک ۱۲۵ میلیارد دلاری همسایگان اروپایی خود است تا بانک ها را نجات دهد.

جوناتان ویل، مقاله نویس بلومبرگ است.

نویسنده : جان ویل

منبع: بلومبرگ - روزنامه دنیای اقتصاد

صورت مغايرت بانکي چيست؟

امروزه تقريباٌ تمامي افراد، موسسات و شرکتها براي نگهداري وجوه نقد مازاد خود، نسبت به افتتاح حساب نزد بانکها و موسسات مالي و اعتباري اقدام و وجوه خود را در حسابهاي بانکي نگهداري مي‌کنند. از آنجائيکه ممکن است ثبتهاي حسابداري صادره توسط بانکها در هنگام دريافت يا پرداخت وجوه با ثبتهاي حسابداري افراد، موسسات و شرکتها به دلايل مختلف يکسان نباشد لذا صاحبان حسابهاي بانکي در مقاطع مختلف (معمولاٌ ماهانه) مي‌بايست نسبت به تهيه صورت مغايرت بانکي اقدام و موارد مغايرت را رفع نمايند.

صورت مغايرت بانکي چيست؟

صورت مغايرت بانکي ليستي است که در مقاطع مختلف توسط دارندگان حساب بانکي تهيه و موارد مغايرت و اختلاف بين اسناد حسابداري صادره توسط آنها و اسناد حسابداري توسط بانک (بابت واريز، برداشت يا پرداخت وجه) در آن منعکس و پيگيري لازم جهت رفع موارد اختلافي (اقلام باز) بين مانده حساب بانک نزد دفاتر موسسه و مانده حساب نزد بانک صورت مي‌گيرد.

 صورت مغايرت بانکي در مقاطع مختلف از جمله ماهانه يا هفتگي تهيه مي‌گردد. چنانچه عمليات بانکي موسسات بسيار زياد باشد، صورت مغايرت بانکي ممکن است به صورت روزانه نيز تهيه شود. 

اقلام مختلفي سبب ايجاد اقلام باز (اختلاف) بين مانده حساب بانک طبق دفاتر شرکت با مانده حساب شرکت نزد بانک مي‌گردد که از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره کرد :

1- وجوه واريزي به حساب بانکي (که موسسه از آن بي اطلاع مي‌باشد.)

2- وجوه برداشتي از حساب شرکت توسط بانک (بابت اقساط وام، هزينه کارمزد خدمات بانکي)

3- برداشت از حساب توسط بانک براي اسناد تجاري واخواست شده (سفته و برات)

4- موارد اشتباهات رخ داده توسط بانک 

  5- چکهاي معوق

6- سپرده بين راهي

7- چکهاي لاوصول

8- اشتباهات رخ داده توسط حسابدار شرکت

روشهاي تهيه صورت مغايرت بانکي :

1- رسيدن از مانده حساب بانک طبق دفاتر شرکت به مانده حساب نزد بانک

2- رسيدن از مانده حساب نزد بانک به مانده حساب بانک طبق دفاتر شرکت

3- رسيدن از مانده حساب بانک طبق دفاتر شرکت و مانده حساب نزد بانک به مانده واقعي

توجه : از آنجائيکه تعيين مانده واقعي حساب بانک از اهميت زيادي برخوردار است لذا روش سوم ملاک عمل خواهد بود.

 

 

تعریف بازار و بازاریابی

یک استاد دانشگاه در استنفورد سر کلاس درس بازاریابی اینگونه بازار و بازاریابی را تعریف کرد:

شما در يك مهماني، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد، بلافاصله ميرين پيشش و ميگين: "من پسر ثروتمندي هستم، با من ازدواج كن" ، به اين ميگن بازاريابي مستقيم.

شما در يك مهماني ، يك دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوش تون مي آد. سعي مي كنيد بهش كم محلي كنيد تا از شما خوش اش بياد، اون هم فمينيست از آب در مي آد و برايِ در اومدنِ چشِ شما دستِ دوست تون رو مي گيره و با هم ميرن, به اين ميگن اشتباهِ استراتژيك در بازاريابي.

شما در يك مهماني، يك دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوش تون مي آد. جلو مي ريد و مؤدبانه يه شاخه گلِ سرخ بهش مي ديد و ميگين: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن»، اما اون گل رو توي سرتون مي زنه، چون شديدا از گل سرخ بدش میاد. به اين ميگن اشتباهِ تاكتيكي در بازاريابي.

شما در يك مهماني به همراه دوستانتون ، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، بلافاصله يكي از دوستاتون ميره پيش دختره ،به شما اشاره مي كنه و ميگه: " اون پسر ثروتمنديه، باهاش ازدواج كن" ، به اين ميگن تبليغات.

شما در يك مهماني، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، بلافاصله ميرين پيشش و شماره تلفنش رو مي گيرين ، فردا باهاش تماس ميگيرين و ميگين : "من پسر ثروتمندي هستم، با من ازدواج كن" ، به اين ميگن بازاريابي تلفني.

شما در يك مهماني، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، بلافاصله كراواتتون رو مرتب مي كنين و ميرين پيشش، اون رو به يك نوشيدني دعوت مي كنيين ، وقتي كيفش مي افته براش از روي زمين بلند مي كنين ، در آخر هم براش درب ماشين رو باز مي كنين و اون رو به يك سواري كوتاه دعوت مي كنين و ميگين : " در هر حال، من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج مي كني؟" ، به اين ميگن روابط عمومي.

شما در يك مهماني ، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين كه داره به سمت شما مياد و ميگه : "شما پسر ثروتمندي هستي ، با من ازدواج مي كني؟" ، به اين ميگن: شناسايي علامت تجاري شما توسط مشتري.

شما در يك مهماني ، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، بلافاصله ميرين پيشش و ميگين : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن" و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفي مي كنه ، به اين ميگن:  شكاف بين عرضه و تقاضا.

شما در يك مهماني، يك دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، ولي از بس تعلل می کنین، شخص ديگه اي پيدا ميشه و به دختره ميگه : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن" به اين ميگن از بين رفتن سهم توسط رقبا.

شما در يك مهماني ، يك دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوشتون مي آد. جلو مي ريد و مي گيد: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن»؛همون لحظه يه دختر ديگه كه قبلا با همين كلمات گولش زده بوديد سروكلش پيدا مي شه و رسواتون ميكنه به اين ميگن تاثير سوء سابقه در بازار.

شما در يك مهماني ، يك دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوشتون مي آد. جلو ميريد و مي خواهيد بگيد: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن»؛ كه يك هو يك دختر زيباتر از اون رو پشت سرش مي بينيد فورا مسير رو عوض مي كنيد و به سمت دختر جديد مي ريد. به اين ميگن چشم چراني، نه ببخشيد تحليل لحظه به لحظه بازار.

شما در يك مهماني ، يك دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوش تون مي آد. جلو ميريد و ميگيد: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن»؛ اونهم با شعف خاصي برمي گرده و لبخند مي زنه ، شما كه با ديدن چهره 60 ساله اون به اشتباه خودتون پي برديد سرخ و سفيد شده و مجبوريد براي رهايي آسمون ريسمون ببافيد به اين ميگن بدبياري يا خطاي بازار.

شما در يك مهماني ، يك دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوش تون مي آد. به جايِ اين كه جلو بريد و بگيد: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن»؛ به مادرتون مي گيد كه با مادرش تماس بگيره و قرار خواستگاري رو بذاره. به اين مي گن بازاريابي سنتي.

شما در يك مهماني ، دخترِهاي بسيار زيبايِ فراواني رو مي بينيد و ازشون خوشتون مي آد. سرگردان ميشيد كه جلو كدوم بريد و بگيد: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج كن»؛ به اين ميگن فقدان استراتژي در بازار.