پست اصلی


موضوعات وبلاگ شامل موارد زیر میباشد:
1-مقالات علمی خود دانشجو
2-مطالب در خور وبلاگ
3-تحقیقات دانشجویی برای هر رشته
و...
اگر میتوانید در یکی از این موارد کمک کنید برای نوشتن منتظرتون هستیم
اگر کسی میتونه مطالبی رو در وبلاگ بذاره یا در یکی از موارد بالا مارویاری کنه در قسمت نظرات وبلاگ بگه تا جزو نویسنده های وبلگ قرار بدیم و مطالب به اسم خودتان در وبلاگ به نمایش عموم گذاشته بشه و شما هم سهمی در اینجا داشته باشید

سه پاکت نامه


آقاي اسميت به تازگي مدير عامل يك شركت بزرگ شده بود. 
مدير عامل قبلي يك جلسه خصوصي با او ترتيب داد و در آن جلسه سه پاكت نامه دربسته كه شماره هاي 1 و 2 و 3 روي آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: 
«هر وقت با مشكلي مواجه شدي كه نمي توانستي آن را حل كني، يكي از اين پاكت ها را به ترتيب شماره باز كن.»

چند ماه اول همه چيز خوب پيش مي رفت تا اينكه ميزان فروش شركت كاهش يافت و آقاي اسميت بد جوري به درد سر افتاده بود.
در نااميدي كامل، آقاي اسميت به ياد پاكت نامه ها افتاد. 
سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره 1 را باز كرد. 
كاغذي در پاكت بود كه روي آن نوشته شده بود: 
«همه تقصير را به گردن مديرعامل قبلي بينداز.»

آقاي اسميت يك نشست خبري با حضور سهامداران برگزار كرد و همه مشكلات فعلي شركت را ناشي از سوء مديريت مديرعامل قبلي اعلام كرد. اين نشست در رسانه ها بازتاب مثبتي داشت و باعث شد كه ميزان فروش افزايش يابد و اين مشكل پشت سر گذاشته شد.
يك سال بعد، شركت دوباره با مشكلات توليد توأم با كاهش فروش مواجه شد. با تجربه خوشايندي كه از پاكت اول داشت، آقاي اسميت بي درنگ سراغ پاكت دوم رفت. پيغام اين بود: 
«تغيير ساختار بده.»

اسميت به سرعت طرحي براي تغيير ساختار اجرا كرد و باعث شد كه مشكلات فروكش كند.بعد از چند ماه شركت دوباره با مشكلات روبرو شد.
آقاي اسميت به دفتر خود رفت و پاكت سوم را باز كرد. پيغام اين بود:
«سه پاكت نامه آماده كن.»

چیزی که در افق میدرخشید

یك روز صبح به همراه یكی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان «موجاوه» قدم می زدیم كه چیزی را دیدم كه در افق می درخشید. 
هرچند مقصود ما رفتن به یك «دره» بود، برای دیدن آنچه آن درخشش را از خود باز می تاباند مسیر خود را تغییر دادیم. 

تقریباً یك ساعت در زیر خورشیدی كه مدام گرم تر می شد راه رفتیم و تنها هنگامی كه به آن رسیدیم توانستیم كشف كنیم كه چیست. 
یك بطری خالی بود، غبار صحرایی در درونش متبلور شده بود. 
از آن جا كه بیابان بسیار گرم تر از یك ساعت قبل شده بود تصمیم گرفتیم دیگر به سمت «دره» نرویم. 

به هنگام بازگشت فكر كردم چند بار به خاطر درخشش كاذب راهی دیگر از پیمودن راه خود باز مانده ایم؟ 
اما باز فكر كردم: اگر به سمت آن بطری نمی رفتیم چطور می فهمیدیم فقط درخششی كاذب است؟

«پائولو كوئیلو»

زود قضاوت کردن

 یه روز یه خانوم سفید پوست اروپایی در یک رستوران نشسته که گارسون واسش غذا میاره وقتی گارسون غذا رو میاره هواسش رو گوشیشه و توجه نمیکنه بعد که گارسون رفت میبینه که قاشق و چنگال یادشون رفته واسه همین بلند میشه میره و یک قاش و چنگال میاره وقتی بر میگرده میبینه یه مرد سیاه پوست آفریقایی رو میزش نشسته و مشغول غذا خوردنه پیش خودش فکر میکنه که این مرد حتما فقیر و پولی واسه غذا نداره و خیلی گشنشه یا شایدم با فرهنگ ما آشنا نیست و دلش واسش میسوزه و با لبخند میره پیشش و شروع میکنه به غذا خوردن مرد سیاهپوستم پا به پاش غذا میخوره بعد اینکه غذاش تموم میشه برمیگرده میبینه که کیفش رو یه میز دیگه اس و اشتباهی رو میز مرد سیاهپوست نشسته مرد سیاهپوستم تو این مدت پیش خودش میگفت این سفید پوستا چقد خنگن.  

نتیجه اخلاقی اینکه نباید قبل اینکه بدونیم داستان چیه قضاوت نکنیم و خودمون رو بهتر و بالاتر و عاقل تر از بقیه ندونیم که شاید به این مشکل دچار بشیم که مردم مارو خنگ بدونن امیدوارم استفاده کرده باشید با تشکر مدیریت وبلاگ

بوفه دانشگاه

سلام خدمت همه عزیزانی که به اینجا سر میزنند امروز میخوام کمی در مورد بوفه دانشگاه بنویسیم

جایی که تقریبا 70% دانشجو ها که در روز میرن دانشگاه به اونجا میرن و یه چیزایی میخرن حالا از هرچیزی که در اونجا موجوده سوال اینجا پیش میاد که آیا بوفه دانشگاه میتونه اجناس رو بنا به هر دلیلی بالاتر از قیمت مصوب شده بفروشه؟ مهم اون 50 تومان یا صد تومانی نیست که واسه یه جنس میدیم مسئله اینجاست که اصلا چرا باید هزینه اضافه بدیم؟ ما همه دانشجوییم و تا حدودی به حقوق خودمون آگاه هستیم وقتی یه شخص حقیقی یا حقوقی میاد و کاربری بوفه دانشگاه رو به دست میگیره باید فکر اون رو کرده باشه که شاید یه هزینه بیشتری بابت حمل و نقل و کرایه میده ولی قرار نیست که این هزینه هارو دانشجوها بدن.

به عنوان مثال یه آدامس که داخل شهر صد تومان قیمت داره تو بوفه صد و پنجاه قیمتشه خودتون بیاید قضاوت کنید واستون زور نیست که این هزینه رو بدون هیچ دلیلی و بدون اطلاع و خبر رسانی از دانشجو میگیرن؟

که البته باز اینجا جا داره که یه مواردی هم ذکر کنیم از خوبی های بوفه که میشه به تمیز بودنش اشاره کرد و اینکه رفتارشون با دانشجو ها به تا حد بسیار بالایی خوبه و خداروشکر هیچ گونه بد اخلاقی و توهینی از جانبشون حتی در بعضی موارد دیده نشده و از طرف دیگر یه دست خوشی به مسئولان دانشگاه برای انتخاب جای بوفه و ساختمانی که براش طراحی کردند بگیم ولی اگه این مورد رو هم رعایت کنند ازشون ممنون میشیم.

خیلی خوشحال میشیم من و نویسندگان دیگر وبلاگ که شما عزیزان هم نظرات خودتون رو برای ما ارسال کنید و بیشتر باهم در ارتباط باشیم منتظرتون هستیم با تشکر

زیباترین آبشارهای دنیا

در زیر عکس هایی زیبا از آبشارهای زیبا در دنیا رو مشاهده خواهید کرد که فوق العاده هستند توصیه میکنم حتما نگاه کنید... 

برای دیدن عکس های بیشتر به ادامه مطلب برید:


ادامه نوشته

زیباترین مساجد دنیا

 دز زیر عکس هایی از زیباترین مساجد دنیا رو براتون میذارم که فوقالعاده است و دیدتون رو نسبت به مساجد و ساختمانشون باز تر خواهد کرد و نایاب هستند برای عکس های بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید نظرات یادتون نره:  


ادامه نوشته

عرضه دستگاه جاده ساز فوری

در حالی که ساخت جاده های جدید می تواند کار دشوار و کمر شکنی به نظر آید اما یک مبتکر هلندی دستگاهی ابداع کرده است که سنگ فرش کردن جاده ها با آن بسیار ساده می شود.



با این دستگاه شگفت انگیز که Tiger-Stone نام دارد می توان در هر مکانی، جاده فوری احداث کرد. این دستگاه نوین آجرها را طوری کنار هم می چیند که مسیر مطلوبی برای عبور ایجاد شود. در حالی که این فرایند می تواند معجزه آمیز به نظر آید اما راز پشت این ابتکار در سیستم طراحی هوشمند مبتنی بر گرانش پنهان است.
همه کاری که یک کارگر باید انجام دهد قرار دادن دستی آجرها به شیوه تعیین شده در مخزن دستگاه است. در این مخزن، گرانش موجب می شود تا آجرها در کنار هم لغزیده و به شکل ورقه ای از جاده آماده بر روی زمین قرار گیرند. سالهای سال جاده های آجری به خاطر جذابیت و طول عمر بالایشان مورد علاقه طراحان شهری بوده است اما از آنجایی که آجر یا سنگ فرش کردن خیابانها یک کار پرهزینه و نیازمند به کارگر زیاد است، برای جاده سازی بیشتر از آسفالت یا بتن استفاده می شود.

با این حال با دستگاه Tiger-Stone کارگران می توانند با استفاده از سنگ یا آجر روزانه 400 متر مربع جاده جدید بسازند. این درحالی است که آجر یا سنگ فرش کردن جاده ها به شیوه معمولی و با استفاده از دست روزانه بین 75 تا 100 متر مربع جاده سازی را امکان پذیر می کند. پهنای این دستگاه ، به اندازه جاده است و می توان آن را در چهار، پنج و شش متر عرض تنظیم کرد. این دستگاه که با برق کار می کند صدای بسیار اندکی دارد.


 

لطفا نظراتتون رو بنویسید...

سلام خدمت همه دوستان و عزیزانی که به وبلاگ خودشون میان اگه ببینم استقبال خوبی از این مطالب میشه بازهم براتون مطالبی از این قبیل خواهم گذاشت و قول یک شاهکار بزرگ مهندسی رو بهتون میدم ولی اگه ببینم دوستان گلمون در مورد مطالب نظر میدن

در مورد بقیه مطالب هم از هر مطلبی خوشتون اومد بگید که ما بیشتر از اون مطالب در اختیارتون قرار بدیم

بتن تصفیه کننده هوا

دانشمندان هلندي بتن جديدي ساخته اند که آلودگي هوا را جذب و هوا را تصفيه مي کند دانشمندان هلندي بتن جديدي ساخته اند که آلودگي هوا را جذب و هوا را تصفيه مي کند.بتن جديد ساخته شده در هلند که آزمايشهاي مختلف بر روي آن انجام شده است مي تواند حدود چهل و پنج درصد از دي اکسيد خطرناک منتشر شده از خودروها را جذب کند. براساس اين گزارش؛ شهرهاي مدرن در آينده مي توانند از بتن موسوم به بتن سبز براي ساخت و ساز استفاده کنند. اين بتن توانايي جذب نيتروژن توليد شده توسط خودروها را دارد که ماده اي خطرناک براي سلامتي افراد است. محققان دانشگاه "ايندهوون" با آزمايشهاي مختلف بر روي اين بتن جديد متوجه شده اند که اين محصول جديد توانايي جذب چهل و پنج درصد از گازهاي سمي خطرناک توليد شده توسط خودروها را مانند سي او دو، نيتروژن دارد. گاز دي اکسيد نيتروژن که به بارش باران هاي اسيدي منجر مي شود براي سلامتي افراد هم بسيار خطر است. بتن جديد همچنين مي تواند به پاکسازي هوا هم کمک کند زيرا اين محصول جديد شامل دي اکسيدتيتانيوم است که مي تواند گازهاي سمي توليد شده توسط خودروها را جذب و در هنگام تابش آفتاب اين مواد سمي را به نيترات تبديل کند. پيش از اين دانشمندان ژاپني از حدود دوازده سال پيش تحقيقاتي در باره ساخت بتني با قابليت هاي مشابه را شروع کرده بودند

شاهکار مهندسی پل سازی

مهندسی پل سازی - پلی بین سوئد و دانمارک 


قسمتی از این پل برای عبور کشتی ها در زیر آب قرار دارد و در طرف دیگر از آب خارج میشود:


طولانی‌ترین پل دریایی جهان در چین

طولانی ترین پل دریایی جهان در خلیج جیائو جوئو در چین به بهره برداری رسید 
این پل به طول 41.58 کیلومتر بر فراز خلیج جیائو جوئو است که شهر چین دائو را به شهرستان هوان دائو در کشور چین متصل کرده است.

این پل نیز مبدا بزرگراه در دست ساخت چین دائو-لان جوئو است و سرعت مجاز رانندگی در این پل 6 خطی 80 کیلومتر تعیین شده است.

جمعا 10 میلیارد یوان برای ساخت این پل اختصاص یافته است 

بوسیله این پل شهر بندری کینگ دائو در شرق استان شاندونگ به سواحل جیائو.ژو در حومه هوانگ دائو وصل شد. هزینه ساخت پل به نوشته تلگراف پنج و نیم میلیارد پوند انگلیس بوده است اما شینهوا رقم ساخت را 2.3 میلیارد دلار و سی سی تی وی چین نیز انرا 1.5 میلیارد دلار اعلام کرد. دلیل تفاوت هزینه ساخت هنوز معلوم نیست اما مسیر بین دو شهر با این پل 3 دقیقه کوتاهتر شده است. همچنین همزمان (همانطوری که در گزارش تصویری دیده می شود) طولانی ترین تونل زیر دریایی چین به طول 9.47 کیلومتر نیز در امتداد خلیج جیائوژو افتتاح شد.

ده هزار مهندس و تکنسین چینی در قالب دو تیم از دو سوی پل کار خود را به مدت 4 سال به پایان رسانده و در نهایت بهم متصل شدند. اولین بار است که چینی ها بدون استفاده از پیمانکاران خارجی این پل را ساخته اند و بیش از 2.5 مایل از بزرگترین پل روی دریا که در لوئیزیانای امریکا واقع شده، طولانی تر است و بنابراین گینس پذیرفته که این طولانی ترین پل جهان خواهد بود که در گینس تا این لحظه به ثبت رسیده است.

450 هزار تن میلگرد (که برای ساخت 65 برج ایفل کافی است) در این پروژه استفاده شده است. بیش از 2.3 میلیون متر مکعب بتون سیمانی نیز که به اندازه 3800 استخر به اندازه استخرهای المپیک در آن بکار رفته است. این پل سالانه رشد اقتصادی منطقه کینگ دائو را 16 درصد بالا خواهد برد. آلمانی ها در سال 1898 وارد این منطقه شده و کلا سبک معماری کینگدائو اروپایی است و بعنوان یکی از بهترین مناطق قابل زیست در چین شناخته می شود.

از ده پل طولانی جهان هفت پل متعلق به چین است. پل 102 مایلی دانیانگکونشان چین (پل راه اهن) نزدیک شانگهای نیز معروف است


عبور اتوبان از داخل یک برج در ژاپن

عصرایران: در شهر اوساكا ژاپن اتوبانی وجود دارد كه در طی مسیرش از وسط یك برج 16 طبقه میگذرد. این اتوبان دقیقا از طبقه 5 تا 7 این برج را اشغال كرده است. نام این برج نیز برج دروازه یا گیت تاور میباشد. هنگامی كه سوار آسانسور این برج شوید خواهید دید كه برای طبقه 5 تا 7 هیچ كلیدی وجود ندارد و آسانسور مستقیما از طبقه 4 به طبقه 8 میرود. توافق ساخت بزرگراه و برج به شكل كنونی بعد از 5 سال كشمكش بین شركت سازنده اتوبان و صاحبان زمین های اطراف آن كه حاضر به كوتاه آمدن از مواضع خود نبودند شكل گرفت و این عكسها نتیجه آن شده است


خمیده ترین آسمان خراش دنیا

خمیده‌ترین آسمان خراش دنیا

ا در انتهای سال ۲۰۰۹ میلادی دیگر ایتالیایی‌ها نمی‌توانستند به داشتن خمیده‌ترین ساختمان دنیا یعنی برج پیزا با 97/3 درجه خمیدگی، افتخار کنند، چرا که در این زمان در ابوظبی، ساخت آسمان خراشی ۳۵ طبقه، با ۱۸ درجه خمیدگی به پایان خواهد رسید و نامش در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد.

این ساختمان که Capital Gate نام خواهد داشت با داشتن ۷۲۸ پنل شیشه‌ای، نمایی زیبا و انحنادار خواهد داشت. این ساختمان تنها قسمتی از پروژه ساخت یک شهرک دور مرکز نمایشگاه‌های ملی ابوظبی است. برای اینکه این ساختمان در برابر نیروی جاذبه و وزش باد و امواج زلزله تاب بیاورد، ریشه‌ای ۳۰ متری برای آن در نظر گرفته شده است. یک هتل پنج‌ستاره و دفاتر اداری، کاربری این ساختمان خواهد بود.


زیباترین پل های دنیا

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

نمایی از برج سیرز در شیکاگو.

نمایی از برج سیرز در شیکاگو. 
پائين ترين طبقه اين بنا 43 فوت ( 13 متر ) زير خيابان فرانكلين قرار دارد. 

مجموع وزن سازه هاي اين برج 222.500 تن ( 445.000.000 پوند) يا 201.849.000 كيلوگرم مي باشد.

ارزش بناي برج سيرز متجاوز از 150 ميليون دلار است. 

فضاي داخلي اين برج معادل 75 زمين فوتبال است. 

اين برج با 110 طبقه ،1.450 فوت (443 متر) ارتفاع دارد ، يعني هر طبقه تقريبا" چهار متر . در بالاي اين ساختمان دو آنتن نصب شده است كه با طول اين آنتن ها ارتفاع به 1.730 فوت (520 متر) افزايش پيدا مي كند.


استفاده از عدد پی

استفاده از عدد پي در ساخت تخت جمشيد 

مهندسان هخامنشي راز استفاده از عدد پي (۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پيش كشف كرده بودند. آنها در ساخت سازه هاي سنگي و ستون هاي مجموعه تخت جمشيد كه داراي اشكال مخروطي است، از اين عدد استفاده مي كردند.

عدد پي( ۳.۱۴)در علم رياضيات از مجموعه اعداد طبيعي محسوب مي شود. اين عدد از تقسيم محيط دايره بر قطر آن به دست مي آيد. كشف عدد پي جزو مهمترين كشفيات در رياضيات است. كارشناسان رياضي هنوز نتوانسته اند زمان مشخصي براي شروع استفاده از اين عدد پيش بيني كنند. عده زيادي، مصريان و برخي ديگر، يونانيان باستان را كاشفان اين عدد مي دانستند اما بررسي هاي جديد نشان مي دهد هخامنشيان هم با اين عدد آشنا بودند.

«عبدالعظيم شاه كرمي» متخصص سازه و ژئوفيزيك و مسئول بررسي هاي مهندسي در مجموعه تخت جمشيد در اين باره،‌ گفت: «بررسي هاي كارشناسي كه روي سازه هاي تخت جمشيد به ويژه روي ستون هاي تخت جمشيد و اشكال مخروطي انجام گرفته؛ نشان مي دهد كه هخامنشيان دو هزار و 500 سال پيش از دانشمندان رياضي دان استفاده مي كردند كه به خوبي با رياضيات محض و مهندسي آشنا بودند. آنان براي ساخت حجم هاي مخروطي راز عدد پي را شناسايي كرده بودند.» 

دقت و ظرافت در ساخت ستون هاي دايره اي تخت جمشيد نشان مي دهد كه مهندسان اين سازه عدد پي را تا چندين رقم اعشار محاسبه كرده بودند. شاه كرمي در اين باره گفت: «مهندسان هخامنشي ابتدا مقاطع دايره اي را به چندين بخش مساوي تقسيم مي كردند. سپس در داخل هر قسمت تقسيم شده، هلالي معكوس را رسم مي كردند. اين كار آنها را قادر مي ساخت كه مقاطع بسيار دقيق ستون هاي دايره اي را به دست بياورند. محاسبات اخير، مهندسان سازه تخت جمشيد را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها،‌ فشاري كه بايد ستون ها تحمل كنند و توزيع تنش در مقاطع ستون ها ياري مي كرد. اين مهندسان براي به دست آوردن مقاطع دقيق ستون ها مجبور بودند عدد پي را تا چند رقم اعشار محاسبه كنند.»

هم اكنون دانشمندان در بزرگ ترين مراكز علمي و مهندسي جهان چون «ناسا» براي ساخت فضاپيماها و استفاده از اشكال مخروطي توانسته اند عدد پي را تا چند صد رقم اعشار حساب كنند. بر اساس متون تاريخ و رياضيات نخستين كسي كه توانست به طور دقيق عدد پي را محاسبه كند، «غياث الدين محمد كاشاني» بود. اين دانشمند ايراني عدد پي را تا چند رقم اعشاري محاسبه كرد. پس از او دانشمنداني چون پاسكال به محاسبه دقيق تر اين عدد پرداختند. هم اكنون دانشمندان با استفاده از رايانه هاي بسيار پيشرفته به محاسبه اين عدد مي پردازند. 

شاه كرمي با اشاره به اين موضوع كه در بخش هاي مختلف سازه تخت جمشيد، مقاطع مخروطي شامل دايره، بيضي، و سهمي ديده مي شود، گفت: «به دست آوردن مساحت، محيط و ساخت سازه هايي با اين اشكال هندسي بدون شناسايي راز عدد پي و طرز استفاده از آن غيرممكن است.» 

داريوش هخامنشي بنيان گذار تخت جمشيد در سال 521 پيش از ميلاد دستور ساخت تخت جمشيد را مي دهد و تا سال 486 بسياري از بناهاي تخت جمشيد را طرح ريزي يا بنيان گذاري مي كند. اين مجموعه باستاني شامل حصارها، كاخ ها،‌ بخش هاي خدماتي و مسكوني، نظام هاي مختلف آبرساني و بخش هاي مختلف ديگري است. 

مجموعه تخت جمشيد مهمترين پايتخت مقاومت هخامنشي در استان فارس و در نزديكي شهر شيراز جاي گرفته است. 
   

سازه های ماکارونی

سازه های ماکارونی

سازه های ماكارونی به سازه هایی اطلاق می شود ، كه مصالح استفاده شده در آنها تنها ماكارونی و چسب می باشد . این سازه ها در مقیاس كوچكتر نسبت به سازه های واقعی طراحی و توسط ماكارونی و چسب ساخته می شوند و پس از ساخت مورد بارگذاری قرار می گیرند .
در واقع این سازه ها به عنوان ماكت ساخته نمی شوند و سازه ای كه بار بیشتری را تحمل می كند ، موفق تر خواهد بود. پل ( تحت بارگذاری یكنواخت ، متمركز و متحرك ) ، Towercrain ، انواع قاب های ساختمانی و ستون های فشاری از جمله رایج ترین سازه های ماكارونی می باشند . 
هر ساله در این راستا مسابقات بزرگی در دانشگاه های معتبر دنیا بین دانشجویان رشته مهندسی عمران برگزار می گردد . این دانشگاه ها از سالها پیش در این زمینه سرمایه گذاری كرده تا ذهن خلاق دانشجویان را فعال سازند و از طرحها و پژوهش های آنها در عمل استفاده كنند . طراحی و ساخت پل و ستون های فشاری رایج ترین رشته های این مسابقات می باشند . بطور مثال طراحی و ساخت پل خرپایی تنها با استفاده از 750 گرم ماكارونی ( معادل یك بسته ماكارونی ) كه می تواند وزن زیادی را تحمل نماید . طول دهانه پل یك متر و حداكثر ارتفاع پل نیم متر می باشد . پل روی دو تكیه گاه كه از یكدیگر یك متر فاصله دارند قرار می گیرد و تكیه گاهها فقط قادر به وارد كردن عكس العمل عمودی می باشند و هیچ عكس العمل افقی در تكیه گاهها بر پل وارد نمی شود . ركورد كسب شده در این رشته ( پل خرپایی ) معادل 176 كیلو گرم می باشد ، كه این ركورد تقریبا 230 برابر وزن خود سازه می باشد . همچنین طراحی و ساخت سازه های فشاری كه قادر به تحمل بار هایی بیش از نیم تن می باشند ، از دیگر نمونه های این سازه ها هستند . اینجا یك سئوال ممكن است مطرح می گردد ، آیا جنس ماكارونی در دست یافتن به ركورد های بالا موثر است ؟
در این زمینه تحقیقاتی روی محصول های مختلف شركت های ماكارونی دنیا انجام گرفته و ماكارونی شركت Rose ایتالیا به عنوان بهترین ماكارونی برای این هدف شناخته شده است.
البته لازم به ذكر است كه قدرت و مهارت طراح در ارائه یك طرح موفق ، بسیار مهم تر از جنس ماكارونی در رسیدن به ركورد های بالا می باشد... بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

انتخاب واحد

سلام دوستان انتخاب واحد از ساعت 12 امروز شروع شد و کلیه ی دانشجویان میتونند با مراجعه به سایت دانشگاه آزاد و پرداخت اینترنتی شهریه خود اقدام به انتخاب واحد کنند.

همچنین حذف و اضافه از 5/12 تا 7/12 خواهد بود.

امتحانات

ایام اسف بار امتحانات رو به همتون تسلیت میگم امیدوارم حداقل سالم از زیر این فشار جان سوز و طاقت فرسا بیرون بیایم.

ولی یه خواهش تا میتونید به دوستانتون کمک کنید که اونا هم بتونند یه نمره خوب بگیرن اینقدر خودخواه نباشید(بعضی ها) در آخر همین دوستان برای ما باقی میمونند

حکایت چهار دانشجو

حکایت چهار دانشجو‎
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند.روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند.
مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:
که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این 4 نفر از طرف استاد برگزار بشه ...
آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند.
استاد قبل از امتحان با اونها این نکته رو عنوان می کنه که بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس جدا بنشینند و امتحان بدن که آنها هم به خاطر داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال میل قبول می کنند
امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:

1. نام و نام خانوادگی؟ 2 نمره

2. کدام لاستیک پنچر شده بود؟ 18 نمره

الف. لاستیک سمت راست جلو
ب. لاستیک سمت چپ جلو
ج. لاستیک سمت راست عقب
د. لاستیك سمت چپ عقب
بنظر شما دوستان، آیا اون 4 دانشجو توانستند به سوالات پاسخ صحیح بدهند ؟!

از دختر لهون

به مناسبت شب یلدا

از طرف دختر لهون

یلدا برای ما
تکرار هر شب است
اشباع شده هوای اتاق 
از طنین شعر
دل خونتر از انار
وبی تاب تر ز ناله ی نی
در فراق دوست
امشب هزار پسته ی خندانِ روبرو 
لبخند را 
هدیه به لبهای ما نکرد.

یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم
تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . .

مطلبی از یکی از عزیزان

اعتقادتان را چند میفروشید؟مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد.
راننده بقیه پول را که بر می گرداند بیست پنس اضافه تر می دهد!
می گفت: چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا را زیاد دادی...
گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم.
پرسیدم بابت چی؟
گفت: می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم.
وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم.
با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. فردا خدمت میرسم! 
تعریف می کرد: تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد.
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!!!
 از کاربر دختر لهون بابت این پست تشکر میکنم

اصل مطلب

قاچاق!!!
مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور 

مرزی می پرسد : « در کیسه ها چه داری». او می گوید « شن» .

مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را 

بازداشت می کند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. 

بنابراین به او اجازه عبور می دهد.

هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه 

ماجرا...

این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در 

مرز دیده نمی شود.

یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او می 

گوید : من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی ، راستش را بگو 
چه چیزی را از مرز رد می کردی؟ قاچاقچی می گوید : دوچرخه!

نکته اخلاقی: بعضی وقتها آنقدر به جزئیات توجه میکنیم که از اصل مطلب غافل میشویم.

زیباست

آیا شما هم نیمکت...دارید؟ 
روزی لویی شانزدهم در محوطه ی کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!
 
لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟ افسر گفت قربان افسر قبلی نقشه ی قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!
 
مادر لویی او را صدازد وگفت من علت را میدانم،زمانی که تو 3سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود! و از آن روز 41 سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند!
 
فلسفه ی عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!
 
آیا شما هم این نیمکت را در روان خود ،خانواده و جامعه مشاهده میکنید؟

کوتاه ولی عمیق

در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام نیایش راهب ها، مزاحم تمرکز آن ها می شد. بنا بر این استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان نیایش می رسد یک نفرگربه را
گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد . این روال سال ها ادامه پیداکرد و
یکی از اصول کار آن مذهب شد .
سال ها بعد استاد بزرگ در گذشت . گربه هم مرد . راهبان آن معبد گربه ای خریدند
و به معبد آوردند تا هنگام نیایش او را به درخت ببندند تا اصول نیایش را درست
به جای آورده باشند
و سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت در باره ی اهمیت بستن گربه به درخت
هنگام نیایش

داستانی طنز

فرق بین ایرانی ها و آمریکایی هافرق بین ایرانی ها و آمریکایی ها 

داستان طنز زیبا که نشان از کمال هوشمندی و ابتکار و خلاقیت و نبوغ هموطنان ایرانی بخصوص در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی دارد، 
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشا یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. 
همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است. 
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم. 
سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا

نکته ای در زبان انگلیسی

*نکته ای در زبان انگلیسی!**در زبان انگلیسی واژه های

FriEND ( دوست )

BoyfriEND ( دوست پسر )

GirlfriEND (دوست... دختر )

BestFriEND (بهترین دوست)

همگی سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند...

اما کلمه FamILY (خانواده) سه حرف" ILY" را دارد که همان مخفف

"I Love You" می باشد ,,

و جالب است بدانید

FAMILY= Father And Mother I Love You

داستانی از پائولو کوئیلو

از پائلو کوئیلو
در فولكلور آلمان ، قصه اي هست كه این چنین بیان می شود :

مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده . شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد ، براي همين ، تمام روز اور ا زير نظر گرفت.

متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل يك دزد راه مي رود ، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند ، پچ پچ مي كند ،آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضي برود و شكايت كند. 

اما همين كه وارد خانه شد ، تبرش را پيدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه مي رود ، حرف مي زند ، و رفتار مي كند .

پائلو کوئیلو

همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که

ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم

پسر بچه یک دست

نقطه ضعف = نقطه قوت

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند. در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از 6 ماه خبررسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود.استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روز آن تک فن کار کرد.سر انجام مسابقات انجام شدو کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد! سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاه ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشورانتخاب گردد.


وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد رازپیروزی اش را پرسید. استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن ، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!


 یاد بگیر که در زندگی ، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی.


راز موفقیت در زندگی ، داشتن امکانات نیست ، بلکه استفاده از "بی امکانی" به عنوان نقطه قوت است."