خودباوری و شخصیت واقعی
خودمونیم خوب دانشگاه شلوغ شده همه سرویس ها و پارکینگ داشنگاه فول شده دیگه جا نیست و جای شکره که مردم شهرمون همه بیان و تحصیل کنن حالا ضعیف و قوی بودنش زیاد مهم نیست شرط اول کمیته که اگه بالا بره کیفیت خود به خود بالا میره و آثارش رو در امعه شهرمون میبینیم و این هم در چند سال آینده نمود پیدا میکنه که دانشجوهای الآن به داخل جامعه برگردن و هر کدوم یه شغلی حالا از شغل شریف سپوری گرفته تا ریئس اداره مشغول بشن واقعا دیدگاهشون و طرز تفکرشون خیلی تغییر میکنه و مطمئن این تغییر بیشتر مثبت خواهد بود و به شهر و وطنشون واقعا ارق پیدا میکنند و با عشق خیلی بیشتری تلاش میکنند و به خیلی چیزها بی تفاوت نخواهند بود.
فرض کنید حالا در آینده یکی از ما مغازه دار میشه همینکه تو دانشگاه یه چیزهایی خونده و با آدم های زیادی آشنا و معاشرت داشته و... با دید خیلی بازتری به شغلش ادامه میده و اگه یه مشتری بیاد پیشش سر کیسش نمیکنه که فردا دیگه همون یه نفر به کل طایفه اش بگه سراغ اون مغازه نرید و این خود کلی ضرر میرسونه شاید منفعت آنی داشته باشه
این واسه همه ما یک فرصت که میتونیم تو شهر خودمون تو دانشگاه خودمون تلاش بکنیم و برای هرچه بهتر شدن دانشگاه از خودمون شروع کنیم و سعی کنیم بعضی از رفتارها رو ترک کنیم و برخی دیگر رو تقویت کنیم بسته به طرز فکرمون
و مهمتر از هرچیزی از دیدگاه من اینه که همه تلاشمون این باشه که خودمون باشیم نه کس دیگه ای نه براد پیت نه انیشتین نه ادیسون نه ...درسته که باید الگو برداری کنیم ولی نباید شخصیت برداری و یا حتی شاید دیده باشید که بعضی ها کپی برداری کاملی از شخصیت فرد دیگری میکنه غافل از اینکه اون شخصیت و طرز برخورد به خود اون فرد میخوره به جایگاه و فرهنگ و طرز فکر اون فرد میخوره نه به مایی که آسمان تا زمین فرق داریم همیشه سعی کنیم اگه تو ظاهر یه گردوی خیلی خوب و گرانبها هستیم از داخل هم پر باشیم نه پوچ که وقتی نیاز به شکفتن شخصیتمون شد دستمون خالی بمونه
منتظر نظراتتون
سلام