در پاسخ به نظر یکی از عزیزان

سلام دوستان

یکی از عزیزان در مطلب قبل یه نظر به این مضمون داده بودند:

دکتر م ـ خراسانی عضو برجسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی که اصالتاً افغانی است در لابی روحانیون افغانی 33 سال مقیم ایران گفت: 
برای ما مرزهای شرقی اعتباری ندارد. ما با افغان ها همزبان هستیم. افغان ها می توانند تا هر کجای ایران که بخواهند بروند. در هر کجا که خواستند اقامت کنند و تا هر وقت که خواستند در ایران بمانند. ما به افغان ها تابعیت ایرانی می دهیم تا جمعیت فارس ها افزایش پیدا کند. ما به دنبال افغانی سازی ایران و تشکیل دوباره حکومت مقتدر افغانی در سراسر ایران هستیم. 
تمام هزینه های بیمارستانی افغان ها در ایران رایگان است حتی اگر سر به 50000000 (پنجاه میلیون تومان) هم بزند. ما با قدرت به حمایت های گسترده مالی از افغان ها ادامه خواهیم داد. 
کمیته امداد را موظف کرده ایم که به افغان ها خانه دهد. کارگاه ها و کارخانه های نهادها و حوزه های علمیه را موظف کرده ایم که افغان ها را در اولویت استخدام نسبت به فارس های دیگر ایرانی قرار دهند. به این ترتیب تکلیف اقوام بیگانه غیر فارس که دیگر معلوم است. 
اقوام غیر فارس در اقلیت هستند و باید به کشورهای همجوار کوچ کنند. 
سید نجیب الدین مایلی هروی شاعر افغانی 33 سال مقیم ایران هم در شعری با مطلع زیر از این مواضع دفاع کرد و گفت به زودی حکومت افغان ها را برای تحقق اهداف اجدادمان اشرف افغان و محمود افغان در سراسر ایران تشکیل خواهیم داد. 

بر سر ترکان و کردان می زنیم 
بودجه هاشان خرج افغان ها 
تا رسد آمار ما از یک به صد 
ریشه ایرانی و ایـــــران زند

منم بر آن شدم که در پاسخ به این حرکت ناشایست که در حال رشد است مطلبی را بنویسم

دوست عزیزی که نه ایمیل زدی نه سایتت رو قرار دادی(که نشان از ترسو بودنتان است) باید در جواب بگم که 

ادامه نوشته

سالگرد بمباران شیمیایی حلبجه

حَلَبچه یا حلبجه (به کردی: هه‌له‌بجه Helebce) از شهرهای کردستان عراق در ۱۰-۱۵ کیلومتری مرز ایران و ۲۲۵ کیلومتری شمال شرقی بغداد است. اين شهر در منطقه شهرزور عراق قرار دارد.

جمعیت حلبچه در حدود ۸۰٫۰۰۰ نفر است که بیشتر ایشان کرد هستند. حلبچه از مناطق گورانی‌ (هورامي) زبان بوده که در آن کردی سورانی به مرور جانشین گویش گورانی گشته‌است.

بمباران شیمیایی:

ساکنان حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق، در تاریخ ۱۶ تا ۱۷ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم وقت عراق طی عملیاتی مرسوم به عملیات انفال بمباران شیمیایی شدند و پیرامون آن حدود 5 هزار نفر به‌ویژه کودکان و زنان و سالخوردگان آن کشته شدند. حلبچه در آن زمان در اشغال نیروهای ایرانی و همچنین در دست گروه‌های کرد بود.

احمد ناطقی و سعید صادقی عکاسانی بودند که همزمان با بمباران، در کوچه‌های حلبچه بودند وعکسهای مهمی از قربانیان حلبچه ثبت کردند انتشارعکسهای آن‌ها به دلیل آنکه در لحظه مرگ قربانیان گرفته شد؛ تکان دهنده بود و تاثیر فراوانی بر افکار عمومی جهان گذاشت عکس عمر خاور (مرد کردی که کودکی را در آغوش دارد) از آثار احمد ناطقی و تندیس همین تصویر در چند جای حلبچه ساخته ونصب شده‌است
 
قربانیان حمله شیمیایی حلبچه.عکس از احمد ناطقی
 
 

ناگفته نماند ساسان مویدی، علی فریدونی و شهید سعید جانبزرگی «از عکاسان قربانی حلبچه» نیز در حلبچه عکاسی کرده اند؛ که کتابی به نام حلبچه (بهار۱۳۶۷)از مجموعه عکس‌های شهید سعیدجانبزرگی، سعید صادقی، ساسان مویدی، علی فریدونی و احمد ناطقی توسط انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران (سروش)به چاپ رسیده‌است.

شایان ذکر است عکاسان سایر کشورهای جهان دو روز بعد از این جنازه عکس گرفته‌اند اما بدلیل گذشت زمان جنازه‌ها از حالت اولیه خارج شده واز تاثیر گذاری کمتری برخوردار بود

گازهای سمی به‌کاررفته از سوی دولت عراق در حلبچه گاز خردل، سارین، تابون و وی‌اکس بود که از سوی برخی دولت‌های غربی به رژیم بعث عراق تحویل داده شده بود و معامله‌گر هلندی فرانس فان آنرات در این مسئله نقش کلیدی داشت.

کیهان کلهر نیز قطعه‌ای به یاد قربانیان حلبچه نواخت که در آلبوم شهر خاموش منتشر شد.

در زیر عکس هایی از این حادثه تلخ برای دوستان گذاشته شده است بدلیل وضعیت بد قربانیان  در عکس ها به صورت آدرس گذاشته شده است تا کسی که خواهان بود بره و نگاه کنه

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a7/Halabja1.jpg

تلخ ترین صحنه:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/f1/شهیدان_حلبچه.jpg

http://tanvir.ir/sysnews_img/photos/36987.jpg

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a7/Halabja1.jpg

چهارشنبه سوری

چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سه‌شنبه شب) برگزار می‌شود.در شاهنامهٔ فردوسی اشاره‌هایی درباره بزم چهارشنبه‌ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان‌دهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده‌است.
واژهٔ «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان عموم ایرانیان (بجز زرتشتیان) رواج دارد.
رقص با آتش
امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آن‌ها زیاد است، آتش‌بازی و انفجار ترقه‌ها و فشفشه‌ها نیز متداول است. در سال‌های اخیر، رسانه‌های ایران توجه بیشتری به خطرات احتمالی ناشی از این مواد نشان می‌دهند.
البته مراسمی که امروزه برپا می‌شود به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بی‌احترامی به آن نماد تلقی می‌شود. جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است. از نظر زرتشتیان پریدن از روی آتش بی‌حرمتی به آتش است. کورش نیکنام، موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند. او در این باره می گوید: “ما زرتشتیان در کوچه ها آتش روشن نمی کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می دانیم.
پیشینه:
تصویری از یکی از دیوار نگاره‌های چهل‌ستون، متعلق به دوران صفویه که جشن و پایکوبی ایرانیان را در شب چهارشنبه‌سوری به تصویر کشیده‌است.
جشن «سور» از گذشته بسیار دور در ایران مرسوم بوده‌است که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفته‌است که طلایه‌دار نوروز است.[منبع دقیق نیست]
در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پای‌کوبی با نام سور مرسوم بوده‌است و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده می‌شد و از روزهای شوم و نحس بشمار می‌رفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند. بدین ترتیب ایرانیان آخرین جشن آتش خود را به آخرین چهارشنبه سال انداختند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم جشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه بدست دیگران ندهند و بدین ترتیب چشن سوری از حادثه روزگار مصون ماند و برای ایرانیان تا به امروز باقی ماند.[منبع دقیق نیست]
منبع:سایت بی کلک

مرد داخل چاه

روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد
یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای

یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت

یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد

یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند

یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت

یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد

یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند

یک تقویت کننده فکراو را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است

یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی

سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاه بیرون آورد

سخنانی از چارلی چاپلین

چارلي چاپلين مي گويد آموخته ام که با پول مي شودخانه خريد ولي آشيانه نه،
رختخواب خريد ولي خواب نه،
ساعت خريد ولي زمان نه،
مي توان مقام خريد ولي احترام نه،
مي توان کتاب خريد ولي دانش نه،
دارو خريد ولي سلامتي نه،
خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ،
مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه

خبر خیلی خوب

سلام

اینبار بجای مشکل میخوایم از یه خوبی شهرمون صحبت کنم

راجع به مسئله ای که شاید هر روزه اونرو مشاهده میکنید و بر روحیاتتون تاثیر میذاره ولی زیاد توجه نکردید

این مسئله سیگار نکشیدن همشهریان فوق العاده با فرهنگ شهرمون داخل خیابان است

شاید اگر این اتفاق در کشوری مثل انگلیس اتفاق می افتاد همه دنیا تعجب میکردند و آفرین میگفتند برای فرهنگ بالایشان ولی چون یه آدم هایی تصویر بدی از فرهنگ مریوان به جامعه نشون دادند این مسائل کمتر قابل رویت است این در حالی است که در بسیاری مسائل سرآمد استان و بعضا کشور هستیم ولی چون زیاد توجه نمیکنیم اون ها رو نمیبینیم

تا الان بارها به داخل شهر رفتید چندتای اخرش رو بیادتون بیارید آیا تصویر فردی که در خیابان سیگار بکشد چند دفعه در خاطرت وجودداره؟اصلا نیست اگرم هست 2 % هست

الآن به خانواده خود و اطرافیانتان برگردید به مهمانی های خانوادگی فکر کنید کسی رو میبینید که در داخل جمع سیگار بکشه؟اصلا از دوستان و آشنایانتان چند درصد سیگاری هستند؟

من خودم پدرم نزدیک به 20 سال سیگار مصرف میکرد ولی بعد این همه سال به یکباره اون رو کنار گذاشت یکی از دوستانم هم چند ماه پیش سیگار رو ترک کرد.راجع به ترک هم باید بگم نباید آروم آروم ترک کنی باید ازش به یکباره دل بکنی

خداییش باید به خودمون و شهرمون در این رابطه افتخار کنیم و حسابی پزش رو بدیم

معتادمون از همه کمتره هرچند در کنار این همه خوبی ها مشکلی که تو مریوان بیشتر ملموس هست بی پروا میگم خوردن مشروبات الکلی است که امیدواریم اینم مث سیگار ریشه کن بشه و قبلش باید فرهنگ سازی بشه و فرد خودش کاملا ضرر مشروبات الکلی رو لمس کنه و بهش باور داشته باشه تا این فرهنگ هم نهادینه شود

مطلبی از وبلاگ دانشجویان حسابداری دانشگاه البرز

مطلب زیر در تفسیر علمی یک آیه از قرآن است که هم منطبق با نسبیت و هم مشخص کننده دقیق سرعت نور در 1400 سال پیش است.(همه پیامبران معجزات خارج العاده ای برای امت خود داشتند ولی معجزه اصلی پیامبر خاتم قرآن بود! برای امتی در آینده با پیامبری درگذشته! آیندگانی متمدن تر که به ظاهر دیگر فرصت نداشتند شاهد هیچ معجزه تازه از پیامبران جدید هم دوره خود باشند..... 
ولی کتابی است که به نظر میرسد سلسله ای از اعجاز در گستره زمان است.
در هر زمان هموراه برخی مطالب قرآن منطقی و قابل توجیه علمی نبوده، یا درک نمیشود و یا ماورا طبیعه در نظر گرفته میشود.)

(سوره معارج آيه 4):

تَعْرُجُ الْمَلَئكةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فى يَوْمٍ كانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْف سنَةٍ

ترجمه:
فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوى او عروج مى كنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است.
(براي انسان معادل پنجاه هزار سال است)


ظاهراً چیز خاصی ندارد! به جز نسبیت!
 وقتی فرشته های عروج میکنند برای آنها یک روز زمان میبرد ولی برای انسانها پنجاه هزار سال طول میکشد!

یعنی قرآن 1400 سال پیش زمان را نسبی برشمرده است. فرشته یک روز احساس میکند وانسان پنجاه هزار سال!

برای دیدن مطلب کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه نوشته

مطلبی از طرف دانشجویان نرم افزار دانشگاه آزاد تاکستان

فولدر جادویی!!!
در این ترفند قصد دارم به معرفی نحوه ساخت یک فولدر با قابلیت‏های خاص بپردازم. فولدری که پس از ورود به آن می‏توانید به کلیه تنظیمات ویندوز در گروه‏بندی‏های مختلف دسترسی داشته باشید. از این رو این فولدر را می‏توانیم یک فولدر جادویی بنامیم. بدین منظور: در هر محلی نظیر صفحه دسکتاپ یک فولدر جدید ایجاد کنید (با استفاده از راست کلیک بر روی فضای خالی و انتخاب New > Folder). سپس عبارت {ED7BA470-8E54-465E-825C-99712043E01C}. را عیناً به انتهای نام فولدرتان اضافه کنید.

مثال:

folder_name.{ED7BA470-8E54-465E-825C-99712043E01C}که در اینصورت فولدری بنام folder_name ایجاد میشود. نام فولدر اختیاری است. بر روی فولدر ایجاد شده به نام folder_name دوبار کلیک کنید. در این فولدر جادویی می‏توانید تمامی تنظیمات ویندوز را در یک مکان در اختیار داشته باشید.

 

رتبه دانشگاه های آزاد ایران

ردیف     نام موسسه                                   رتبه داخلی                 رتبه کل

 دانشگاه آزاد اسلامی ( وب سایت اصلی)
2 دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
3 دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
4 دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب
5 دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
6 دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
7 دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات
8 دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
9 دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
10 دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
11 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
12 دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران
13 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد
14 دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
15 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
16 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
17 دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
18 دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
19 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
20 داننشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس

21  دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
22 دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
23 دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
24 دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرضا
25 دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند
26 دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان
27 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر
28 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
29 دانشگاه آزاد اسلامي واحد آیت الله آملی
30 دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج
31 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام
32 دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان
33 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل
34 دانشگاه آزاد اسلامي واحد باب
35 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر
36 دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
37 دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج
38 دانشگاه آزاد اسلامي واحد كازرون
39 دانشگاه آزاد اسلامي واحد بندرانزلي
40 دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد

 41 دانشگاه آزاد اسلامي واحد كاشان
42 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
43 دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
44 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه
45 دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق قيام دشت
46 دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات فارس
47 دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان
48 دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات اصفهان
49 دانشگاه آزاد اسلامي واحد آبادان
50 دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات خوزستان
51 دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران غرب

رتبه بندی دانشگاه های دنیا از لحاظ تعداد دانشجو:

1دانشگاه ایندرا گاندی در هندوستان
2دانشگاه علامه اقبال در پاکستان
3دانشگاه آزاد اسلامی
4دانشگاه آنادولو در ترکیه
5دانشگاه ملی بنگلادش
6دانشگاه آزاد بنگلادش
7دانشگاه رام خام هائنگ در تایلند
8دانشگاه ایالتی اوهایو در آمریکا
9دانشگاه آزاد امبدکار در هند
10دانشگاه ایالتی نیویورک در آمریکا
11دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در آمریکا
12دانشگاه دهلی در هند

آمارهای کلی

تاکنون ۲،۴۰۰،۰۰۰ نفر از این دانشگاه فارغ التحصیل شده و ۱،۳۵۰،۰۰۰ دانشجو در آن مشغول تحصیل هستند و حدود ۳۴،۰۰۰ عضو هیات علمی و ۳۱،۰۰۰ نفر پرسنل در آن مشغول کار هستند. این افراد در ۳۵۷ واحد و مرکز دانشگاهی و در فضایی حدود ۱۴،۰۰۰،۰۰۰ متر مربع فضای آموزشی و رفاهی مشغول به تحصیل یا کار هستند. دانشگاه همچنین دارای ۶۰۰ مدرسه با حدود ۶۰،۰۰۰ دانش آموز است در حال حاضر ۱۰ مجمتع بیمارستانی این دانشگاه در حال فعالیت هستند و ۱۰ مجتمع بیمارستانی دیگر نیز به زودی به این مجموعه اضافه خواهند شد.





سوال های جالب

چرا ميگن طرف مثل بچه خوابش برده در حاليکه بچه ها هر دو ساعت يک بار از خواب بيدار مي شن و گريه مي کنن؟ چرا وقتي باطري کنترل تلويزيون تموم مي شه دکمه هاي اونو محکمتر فشار ميديم؟ 
چرا براي انجام مجازات اعدام با تزريق آمپول سمي، از سرنگ استريل استفاده مي کنن؟ 
چرا تارزان ريش و سيبيل نداره؟ 
چرا خلبان هاي کاميکازي از کلاه ايمني استفاده مي کردن؟
(توضيح: خلبانان ژاپني در جنگ جهاني دوم، كه هواپيماي خودشون رو به ناوهاي آمريكايي مي كوبيدن. يه چيزي تو مايه هاي حسين فهميده ژاپني!) 
آيا ميشه زير آب گريه کرد؟ 
چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسيد که زير چمدون چرخ بذاره؟ 
چرا مردم وقتي مي خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره مي کنن ولي وقتي مي خوان بپرسن دستشويي کجاست به پشتشون اشاره نمي کنن؟! 
چرا گوفي روي دو پا راه ميره ولي پلوتو روي چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نيستن؟!
اگر روغن ذرت از ذرت تهيه ميشه و روغن سبزيجات از سبزيجات، پس روغن بچه از چي تهيه مي شه؟! 
تا حالا توجه کرديد که اگر در صورت سگ ها فوت کنيد ديوونه مي شن ولي اگر با ماشين بيرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بيارن بيرون؟!